سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

91/3/28
12:55 ع

و آن شب تا سحر غار حرا خورشید باران   بود

زمان،دل بی قرار لحظه تکوین   قرآن بود

سکوت لحظه ها را می شکست از   آه خود مردی

که در هر قطره اشک او غمی   دیرین نمایان بود

امین مکه را می گویم آن   نارفته مکتب را

یتیم خسته آری او که چندین   سال چوپان بود

هُبَل آن سو میان کعبه در   آشفته خوابی سرد

و عزی غرق حیرت از خدا بودن   پشیمان بود

حضور عرشیان را در حریم خود   حرا حس کرد

که «اقرأباسم ربک» یا محمد ذکر آنان بود

 

شاعر: محمود شریفی


نور عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام
رگ رگم پیغام احمد می دهد
سینه ام بوی محمد می دهد

از بعثت او جهان جوان شد
گیتى چو بهشت جاودان شد
این عید به اهل دین مبارک
بر جمله مسلمین مبارک





مشخصات مدیر وبلاگ
 
رهگذر[99]
 

آنچه اندیشی پذیرای فناست/آنچه در اندیشه ناید آن خداست


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ