سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

91/4/20
10:44 ص

دوست کسی است که من با او میتوانم صمیمی باشم و جلوی او با صدای بلند فکر کنم.

رفاقت به معنی حضور در کنار فردی دیگر نیست بلکه به معنی حضور در درون اوست


به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد ، به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته

باشد و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است


گاه یک لبخند، یک جمله کوتاه، یک خط و یا یک نگاه می تواند بهترین هدیه باشد


هیچ گاه چشمانت را برای کسی که مفهموم نگاهت را نمی فهمد گریان نکن


ما همیشه صداهای بلند را میشنویم، پررنگ ها را میبینیم، سخت ها را میخواهیم. غافل ازینکه خوبها آسان میآیند، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند


دوست کسی است که من با او میتوانم صمیمی باشم و جلوی او با صدای بلند فکر کنم. امرسون


هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمی توانی او را ببخشی بدان که اشکال در کوچکی قلب توست نه در بزرگی گناه

 نایاب ترین چیزها در جهان دوست صمیمی است. ناپلئون

 دوستان مورد اعتماد ،اندوخته ارزنده یکدیگرند.

تلاش کن تا دوستی را بیابی که قلبی به وسعت دریا داشته باشد،در ان صورت برای وارد شدن به قلب او نیازی به کوچک کردن خود نداری.

 
همیشه داشتن دوستی خوب در زندگی میتونه تاثیر کاملا مستقیمی داشته باشه ... کمتر کسی رو میتونید پیدا کنید که حرف دوستان صمیمی و نزدیکش رو گوش نده و کلا اون دوست روش تاثیر نداشته باشه
حتی خیلی وقتها دوستان آدم میتونن از پدر و مادر هم بیشتر تاثیر گذار باشند
حالا هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی این بحث بسیار مفصل است
اما تشخیص اینکه چه کسی دوست واقعی شماست و چه کسی دوست واقعی شما نیست شاید یکی از سخت ترین و مهمترین عوامل در روابط شخصی شما با دوستانتون هست
خود من شاید کلا 2،3 نفر از اطرافیانم رو میتونم بگم دوستان واقعی من هستند و شاید این ایمیل برای شمایی که همیشه کسب تجربه در زندگی رو مهم میدونید جالب و تکان دهند باشه


یه دوست معمولی وقتی میاد خونت، مثل مهمون رفتار می کنه
یه دوست واقعی درِ یخچال رو باز می کنه و از خودش پذیرایی می کنه

یه دوست معمولی هرگز گریه تو رو ندیده
یه دوست واقعی شونه هاش از اشکای تو خیسه

یه دوست معمولی اسم کوچیک پدر و مادر تو رو نمی دونه
یه دوست واقعی اسم و شماره تلفن اونها رو تو دفترش داره

یه دوست معمولی یه دسته گل واسه مهمونیت میاره
یه دوست واقعی زودتر میاد تا تو آشپزی بهت کمک کنه و دیرتر می ره تا به کمکت همه جا رو جمع و جور کنه


یه دوست معمولی متنفره از این که وقتی رفته که بخوابه بهش تلفن کنی
یه دوست واقعی می پرسه چرا یه مدته طولانیه که زنگ نمی زنی؟

یه دوست معمولی ازت می خواد راجع به مشکلاتت باهاش حرف بزنی
یه دوست واقعی می خواد مشکلاتت رو حل کنه

یه دوست معمولی وقتی بینتون بحثی می شه دوستی رو تموم شده می دونه
یه دوست واقعی بعد از یه دعوا هم بهت زنگ می زنه

یه دوست معمولی همیشه ازت انتظار داره
یه دوست واقعی می خواد که تو همیشه روی کمکش حساب کنی

و بالاخره ...
یه دوست معمولی این حرف های منو می خونه و فراموش می کنه
یه دوست واقعی اونو واسه همه کسانی که دوستشون داره می فرسته


  

91/4/20
9:46 ص

متولدین فروردین : آهن
فلز زندگی متولدین فروردین آهن است که 9 برابر دیگران به آنها قدرت می دهد و شانس و موفقیت آنها را در زندگی نه برابر می کند . انرژی و اشتیاق روانی انها می تواند همچون مشعل فروزانی ? راه را برای دستیابی به آرمان های بزرگی که در سر می پرورانند روشن نماید. آنها پیشگامانی هستند که همواره دیگران را به سمت هدفی نایافتنی هدایت می نمایند.متولدین فروردین کمتر به دنبال اندوختن ثروت هستند.ولی اگر شروع به مال اندوزی کنند با چنان سرعتی پیش می روند که وقت نمی کنند بایستند و پول ها را بشمرند. در زمینه پول ? زمان و حتی لباس خود بسیار دست و دلبازانه عمل می کنند و هر قدر هم فقیر باشند همیشه چیزی برای بخشیدن دارند. آنها اعتقاد دارند که وقتی به دیگران کمک می کنند نه فقط خرسند می شوند بلکه این عمل آنها باعث می شود که دیگران هم متقابلا کاری برای آنها انجام دهند.
متولدین اردیبهشت : مس
فلز ماه اردیبهشت مس است که رسانای برق و گرماست و بعد از گذشت سالها همچنان درخشان باقی می ماند. در زندگی خانوادگی حاکم ورئیس است و هیچکس جرات ندارد آرامش او را بر هم زند. او مانند زمان صبور است و مانند جنگل عمیق ? واز چنان قدرتی برخوردار است که قادر است کوه را جابجا کند ولی آدمی لجوج و یکدنده است. این افراد معمولا از چیزهای کوچک خوششان نمی آید واز همین رو دلبستگی خاصی به عشق پایدار و ثروت دارند.

متولدین خرداد : جیوه
فلز سرد جیوه در متولدین خرداد تمایلات دوگانه ای را به وجود می آورد مگر آنکه خودش جلوی آین کارها را بگیرد و به ندای قلب خود گوش کند. هنگامی که عمیقا به دنبال علت بی حوصلگی متولد خرداد بگردید در می یابید که او همیشه در پی هدفی است ولی مشکل اساسی او این است که هدف را نمی شناسد . متولد خرداد از تخیل بسیار قدرتمندی برخوردار است و به همین خاطر اهداف زیادی را در سر می پروراند. ذهن متولدین خرداد همیشه به کاری مشغول است و به همین دلیل بیش از دیگران به استراحت نیاز دارد . آنها با آنکه نسبت به بی خوابی حساس هستند ولی هیچگاه به اندازه کافی نمی خوابند.

متولدین تیر: نقره
فلزوجودی متولدین تیر ? نقره است که علیرغم تشابه با سایر فلزات از خصوصیات ویژه گرانبهایی برخوردار است. آنها قلب مهربانی دارند و نیاز دیگران را به خوبی حس می کنند و به آن اهمیت می دهند و می خواهند به دیگران کمک کنند ? اما در ابتدا منمتظر می شوند تا ببیند کسی دیگری پیدا می شود که پیش قدم شود چون دوست ندارد پول و وقت خود را صرف چیزی کنند که نیازی به آن نیست. اما اگر دریابد که کس دیگری آستین خود را بالا نزده است آنگاه در آخرین لحظه دست به کار می شود . او می گذارد که دو بار زیر آب فرو روید ? ولی بار سوم شما را نجات می دهد . او خیلی رئوف است و نمی گذارد غرق شوید.

متولدین مرداد: طلا
متولد مرداد در دوستی بسیار وفادار است و درموقع دشمنی آدم منصف و قدرتمندی است . او چه ساکت باشد ? چه خودنما ? فردی خلاق ? مبتکر و قدرتمند است . چون او از طلای خالص است به همین دلیل ما ? گاهی خودخواهی ? تکبرو تنبلی او را نادیده می گیریم .متولدین مرداد در مورد پول هیچگونه احتیاطی به خرج نمی دهند ? بسیار ولخرج هستند و حتی اگر پول زیادی نداشته باشند شیک می پوشند و زندگی شان لوکس است و برای تفریح و سرگرمی خود زیاد خرج می کنند. اگر کسی از آنها پول بخواهد به او می دهند و اگر نداشته باشند از دیگری قرض می کنند و به او می دهند.

متولدین شهریور: جیوه
اگر درجه حرارت محیط مناسب باشد ? متولدین شهریور علیرغم اینکه ظاهرا ترکیبی از فولاد و یخ به نظر می رسند ? در اثر عواطف اطرافیان ذوب خواهند شد . آنها بدون تردید انسانهایی صادق و قابل اعتمادی هستند ولی زمانی که نخواهند به جایی بروند و یا کار خاصی را انجام دهند ? به راحتی می توانند خود را به مریضی بزنند. در چنین مواقعی استعداد نمایی آنها در زمینه هنرپیشگی هویدا می شود. متولدین شهریور از عکسهای خود ایراد می گیرند و در مورد سر و وضع خود وسواس شدیدی دارند ? همیشه سر و وضعی مرتب و پاکیزه دارند و در مورد لباس بسیار سخت گیر هستند.

متولدین مهر : مس
متولدین مهر سودمندی فلز مس را که فلز هم آهنگی آنهاست بازتب می دهند. از هر گونه بی ادبی و بی نزاکتی تنفر دارند ولی با وجود این اگر تابلویی روی دیوار خانه تان کج باشد ًنرا صاف می کنند و اگر صدای تلویزیون تان زیاد باشد آن را کم می کنند . آنها عاشق مردم هستند ولی از اجتماعات بزرگ بدشان می اید.مانند کبوتران صلح دائم این طرف و آنطرف می روند.و به میانجیگری می پردازند و صلح و صفا برقرار می کنند.انسانهایی بامحبت و دلپذیر هستند ولی گاهی اوقات بداخلاق واخمو می شوندو از دستور دادن به دیگران خوششان می آید.
متولدین آبان: آهن
در بین متولدین آبان آدم عصبی و بی قرارخیلی کم دیده می شود و این در اثر فلز درونی شخصیت آنهاست ? با وجود این آنها خیلی رقیق القلب بوده و نسبت به افراد ناتوان و درمانده خیلی دلسوز هستند. متولدین آبان هرگز هدیه یا محبت کسی را فراموش نمی کنند و فورا در جستجوی جبران آن برمی ایند.از طرف دیگر ظلم و بی عدالتی را نیز فراموش نمی کنند و در مقابل ان واکنش های متفاوتی را از خود بروز می دهند. به خانواده و روابط خانوادگی اهمیت زیادی می دهندو رفتارشان با کودکان ملایم و عطوفت آمیز است.

متولدین آذر : قلع
در میان متولدین آذر به ندرت می توان کسی را پیدا کرد که شوخ طبع و بذله گو باشد و همین تعداد اندک نیز که در گفتن لطیفه چنان خام هستندکه هیچ کس به آنها نمی خندد. اگر چه متولدین آذر حافظه ای بسیار قوی دارند ولی گاهی فراموش می کنند که کت خود را کجا گذاشته اند آنها هرگز نمی توانند دروغگوی ماهری باشند هیچ کس حتی برای یک لحظه نمی تواند دروغ آنها را باور کند. ریا کاری و دروغ گویی اصلا با مزاج آنها سازگار نیست و هر وقت سعی به انجام این کار نمایند به زودی دستشان رو می شود . متولدین آذر ? چه کم رو چه پررو ? ر زمینه عشق همیشه آماده اند که شانس خود را امتحان کنند و خود را به آب و آتش بزنند.

متولدین دی : سرب
اگر چه فلز درونی متولد دی او را به فردی بسیار محکم تبدیل ساخته است اما او فردی خجالتی است که روحیه ای لطیف و حساس دارد. متولد دی همه کسانی را که باعث صعود آنها شده اند بسیار ستایش می کنند . آنها خواستار پیروزی و موفقیت هستند و به سنتها و آداب و رسوم احترام می گذارند. در شخصیت متولد دی همیشه اندکی افسردگی و غم همراه با جدیت وجود دارد. اما هیچ یک از این دو خصوصیت باعث نمی شود که اواز انضباط جدی دست بر دارد . متولد دی به حدی لایق و کارآمد است که به راحتی می توانید زمام امور را به دستش بسپارید.

متولدین بهمن: اورانیوم
فلز درونی متولدین بهمن یک فلز حقیقی نیست و یک ماده رادیواکتیو است که فقط در ترکیبات یافت می شود . اورانیوم می تواند موجب انفجارات عظیم و زنجیره ای گردداز همین رو تلاش برای محدود کردن آنها و مجبورساختن شان به انجام کاری مثل کوشش برای به دام انداختن طوفان زمستانی در یک بطری است . متولدین بهمن عقیده خود را خیلی رک و بی پرده به زبان می آورد ولی هرگز سعی نمی کند عقیده اش را به شما تحمیل کند. یک بهمنی برای احساس امنیت دور و اطراف خود را شلوغ می کند و دوستان زیادی دارد ولی گاهی اوقات به یکباره در پیله تنهایی خود فرو می رود و دلش می خواهد تنها باشد.

متولدین اسفند: قلع
فلز متولد اسفند ? آهن ? جیوه ? طلا و یا سرب نیست بلکه آلیاژی از فلزهاست که نشانگر غیر واقعی و توهم آمیز بودن این افراد است. آنها قوی تر از آن هستند که می پندارید و عاقل تر ازآن که می شناسید ولی تا زمانی که خودشان راز وجود شان را کشف نکنند ? راز آنها همواره پوشیده و مخفی باقی خواهد ماند. یک متولد اسفندتمایل چندانی به آرزوهای دنیوی ندارد? همچنین برای مقام ? قدرت و یا رهبری ارزشی قائل نیست و ثروت و مال دنیا برای او جذابیتی ندارد. او به آینده هیچ اشتیاقی ندارد و نسبت به آن بی خیال است. در مورد گذشته نیز دانشی شهودی دارد و در مورد امروز شکیبا و مقاوم است.


  

91/4/20
9:44 ص

هنگامیکه به حمام میروید اولین قسمتی که از بدنتان را میشورید کدام ناحیه است؟
این موضوع که شما هنگامی‌ که به حمام میروید کدام ناحیه از بدنتان را میشورید دارای روان شناسی جالبی میباشد.
آیا شما به حمام میروید اول صورت، زیر بغل، موهای سر، قفسه سینه یا شانه هایتان را می‌شورید؟ یا سایر اعضای بدنتان را می‌شورید.
آیا تا کنون به پاسخ این سوال فکر کرده اید آیا به این موضوع دقت کرده‌اید ؟
قبل از اینکه این متن را بخوانید اول تصمیم بگیرید و فکر کنید که کدام ناحیه از اعضای بدنتان را در ابتدا میشورید و بعد این تست را ادامه دهید.
اگر شما شخصی هستید که هنگام ورود به حمام صورت خود را میشورید
پول برای شما اهمیت بسیاری دارد اما نسبت به اهمیتی که پول در زندگی شما دارد کوشش کمی‌ برای به دست آوردن آن انجام ‌میدهید.
سطح تقاضا و تلاش شما دارای توازن نمیباشد و در صحبت های خود خیلی پایبند صداقت نیستید و برای اینکه به مقصود خود برسید گاهی اوقات صداقت خود را فراموش میکنید.
افرادی که در اطراف شما هستند به دلیل رفتارهای متفاوتی که شما انجام میدهید قادر به درک صحیحی از شما نیستند.
شما به تفکرات دیگران راجع به خودتان اهمیت زیادی نمیدهید و معمولا کارهایی را که خودتان دوست دارید و طبق خواسته و میل خودتان باشد انجام میدهید.
اگر شما شخصی هسیتد که ابتدا زیر بغل خود را میشورید
شما شخصی قابل اعتماد و بسیار مسئول هستید و هر کاری که بر عهده شما گذاشته میشود را به خوبی انحام میدهید.
شخصی کاملا مردمی‌ هستید و به همین دلیل و ویژگی که دارید بسیاری از افراد مطیع شما هستند و ارزش بالایی را برای شما قائل هستند.
شما اگر دوستی داشته باشید که در قطب شمال زندگی کند و به کمک شما احتیاج داشته باشد بلافاصله با شنیدن این خبر به کمک او میروید اما توصیه می‌کنیم اینقدر صادق نباشید زیرا باعث میشود که متحمل ضربات جبران ناپذیری شوید.
اگر شما شخصی هستید که ابتدا موهای سر خود را میشورید
این افراد هنرمند، خلاق و معمولا دارای افکاری مثبت هستند که باعث میشود دیگران را به خود جذب کنند .
این افراد معمولا آنقدر در رویاهایی خود غوطه ور میشوند که گاهی فراموش میکنند در حال حاضر و در این زمان به سر میبرند ، برای به دست آوردن پیروزی ها و موفقیت ها با تلاش مدام و پیوسته پیش بروید .
شما قادر به درک موضوعاتی هستید که دیگران نمیتوانند آن را درک کنند و موقعیت اجتماعی برای شما بسیار مهم تر از جنبه اقتصادی آن م‌باشد و شما به خانواده و دوستانتان اهمیت زیادی میدهید.
اگر شما شخصی هستید که اول قفسه‌ سینه تان را میشورید
شما شخصی هستید که زیاد اهل حرف و سخن نیستید و ترجیح میدهید در مورد کاری صحبت نکنید تا این کار به اتمام برسد و بعد در مورد آن صحبت میکنید.
آدمی‌ رک هستید و آرامش خیال و آسودگی بزرگترین هدف شما در زندگی است.
شما شخصی هستید که نمیتوانید افرادی که به نوعی حواس پرت یا پریشان هستند تحمل کنید ؛ شما همیشه تمایل به کارهای جدید و نو دارید و از تمام وقایع جدید و متنوع استقبال میکنید.
اگر شما شخصی هستید که اول شانه‌هایتان را میشورید
این افراد معمولا در همه‌ کارهای خود با نا امیدی وارد میشوند و به همین دلیل نمیتوانند پیروز میدان شوند جون از ابتدای امر با نا امیدی وارد میشوند.
علیرغم توانایی های زیادی که دارید تا کنون پیشرفت قابل توجهی نصیب شما نشده است.
دوست دارید وقت خود را در تنهایی بگذرانید و از تفریحات جمعی فراری هستید و پول برای شما در زندگیتان تاثیری وافر و باور دارد.
شستن دیگر نقاط بدن
شما شخصی بسیار متعادل هستید، به راحتی میتوانید درون خود را کنترل کنید و بر احساسات قلبی تان فائق شوید.
شما فردی فعال و پویا نیستید و باید این موضوع را یاد بگیرید که این حس را در خود بیدار سازید تا بتوانید زندگی تان را از هیجان سرشار کنید.
شما شخصی دوست داشتنی هستید و به هر مجلسی که قدم بگذارید دوستان زیادی را برای خود پیدا میکنید


  

91/4/19
10:17 ص

چگونگی عالم برزخ

بر اساس آیات و روایات بعد از زندگی دنیا و قبل از قیامت، عالمی به نام «عالم برزخ» وجود دارد که روح انسان بعد از مرگ تا برپایی قیامت در آنجا زندگی می‌کند  . ازا روایات اسلامی استفاده می‌شود که انسان‌ها در برزخ به پنج گروه تقسیم می‌شوند  :

1. افرادی که در درجه اعلای ایمان و کمال هستند؛ روح این افراد پس از مرگ و پاسخ به س?ال‌های نکیر و منکر در قالب مثالی قرار می‌گیرد و به بهشت برزخی وارد می‌شوند و در آنجا در محضر امام علی علیه‌السلام تا برپا شدن قیامت از انواع نعمت‌های الهی برخوردار می‌شوند  .

2. افرادی که م?من هستند، ولی نه در درجه کمال و گروه قبلی؛ برای این افراد پس از س?ال و پاسخ در قبر، دری از بهشت   (برزخی) به سوی قبرشان باز می‌شود و قبر به مقدار چشم انداز، وسیع شده و باغی از باغ‌های بهشت می‌شود  .

این گروه در قبرشان متنعم به نعمت‌های پروردگارند و همیشه دعایشان این است که خدایا قیامت را برپا نما و نعمت‌های بهشتی را که به ما وعده داده ای، عطا فرما  .

3. م?منان گناهکار که مستحق عذابند؛ آنان پس از ورود به قبر و ناتوانی در پاسخ به س?ال نکیر و منکر، فرشتگان با عمودی که در دست دارند، بر فرق آن‌ها می‌کوبند و قبرشان پر از آتش می‌شود و دری از جهنم (برزخی) به سوی قبر آنان باز می‌شود و قبرشان به چاهی از چاه های جهنم تبدیل می‌شود. این گروه در قبر معذبند تا وقتی که گناهانشان بخشیده شود  .

4. کسانی که کافر محض هستند؛ این افراد نیز همانند م?منان گناهکار تا برپا شدن قیامت در جهنم برزخی معذبند؛ با این تفاوت که عذاب کافر، عذاب در عقیده و عمل است و کاهش دهنده عذاب قیامتش نیست، ولی عذاب م?من گناهکار عذاب عمل است و باعث پاک شدن او می‌شود و جنبه اصلاح گرانه و رهایشگرانه دارد. (1  )

در سخنی از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم: وقتی م?من داخل قبر می‌شود، نماز در سمت راست و زکات در سمت چپ او قرار می‌گیرد و نیکوکاری‌هایش بالای سر او سایه می‌افکنند و صبر در قسمتی دیگر قرار می‌گیرد. وقتی دو فرشته برای پرسش می‌آیند، صبر به نماز و روزه می‌گوید: از صاحبتان دفاع کنید وگرنه من آماده دفاع هستم

5. گروهی که نه اهل ثوابند تا مستحق نعمت باشند و نه اهل گناه تا مستحق عذاب گردند. روح این گروه (در قالب مثالی) به صورت بی هوش و یله تا برپایی قیامت باقی می‌ماند. (2  )

هنگام مرگ روح انسان از بدن به طور کامل جدا می‌شود و به هنگام رستاخیز، خداوند متعال بار دیگر بدن و استخوان‌های پوسیده و خاک شده را حیات مجدد می‌دهد و روح دوباره به آن بر می‌گردد . (3) (4)

در عالم برزخ حوادث زیادی اتفاق می‌افتد که در برخی از آیات قرآن از جمله آیات   99 و 100 سوره م?منون و در روایات فراوانی به آن‌ها اشاره شده است  .

 پرسش در قبر

از مضمون روایتی از امام سجاد علیه‌السلام چنین برداشت می‌شود که وقتی انسان را در قبر می‌گذارند، دو فرشته الهی به سراغ او می‌آیند و از اوصل عقاید، یعنی توحید، نبوت و امامت او و اینکه از چه پیشوایانی پیروی می‌کرده و از چگونگی مصرف عمر در راه‌ها و کارهای مختلف و طریق کسب اموال و مصرف آن‌ها می‌پرسند و چنانچه از م?منان راستین باشد، به خوبی از عهده جواب بر می‌آید و مشمول رحمت و عنایات حق می‌شود و اگر از م?منان نباشد، در پاسخ س?ال‌ها عاجز می‌ماند و مشمول عذاب دردناک برزخی می‌گردد. (5  )

 

حضور ائمه علیهم السلام

وقتی م?من بمیرد، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و امام علی، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام همراه با ملائک مقربی می‌آیند. اگر م?من توانست جواب تکیر و منکر را بدهد، آن‌ها به نفع او شهادت می‌دهند و اگر نتوانست جواب بدهد   (زبانش بند آمد)، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امر خدا شهادت می‌دهد که این م?من زبانش از ترس بند آمده است وگرنه به آنچه شما می‌پرسید، معتقد است و امام علی، حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم السلام نیز فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله را تأیید می‌کنند. (6)

در روایتی از امام علی علیه‌السلام درباره هول و هراس قبر می‌خوانیم: برای کسی که آمرزیده نشود، بعد از مرگ، از خود مرگ شدیدتر است. از قبر و تنگی و تاریکی آن بر حذر باشید؛ همانا قبر هر روز می‌گوید: من خانه غربتم. من خانه وحشتم. من خانه کرم‌ها هستم و قبر برای م?منان باغی از باغ‌های بهشت و برای گنهکاران گودالی از گودال‌های آتش است. زندگی و معیشت سختی که خدا دشمنان خویش را از آن ترسانده، عذاب قبر است

تجسم اعمال

در سخنی از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم: «وقتی م?من داخل قبر می‌شود، نماز در سمت راست و زکات در سمت چپ او قرار می‌گیرد و نیکوکاری‌هایش بالای سر او سایه می‌افکنند و صبر در قسمتی دیگر قرار می‌گیرد. وقتی دو فرشته برای پرسش می‌آیند، صبر به نماز و روزه می‌گوید: از صاحبتان دفاع کنید وگرنه من آماده دفاع هستم».(7)

فشار قبر

از برخی احادیث چنین به دست می‌آید که فشار قبر برای همه جز اندکی وجود دارد؛ البته در برخی کیفر اعمال محسوب می‌شود و برای بعضی، ملایم‌تر و به منزله کفاره گناهان و جبران کوتاهی‌هاست. در سخنی از امام صادق علیه‌السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: «فشار قبر برای م?من، کفاره نعمت‌هایی است که تباه کرده است» .(8)


  

91/4/19
10:17 ص

وحشت شب اول قبر

در روایتی از امام علی علیه‌السلام درباره هول و هراس قبر می‌خوانیم: «برای کسی که آمرزیده نشود، بعد از مرگ، از خود مرگ شدیدتر است. از قبر و تنگی و تاریکی آن بر حذر باشید؛ همانا قبر هر روز می‌گوید: من خانه غربتم. من خانه وحشتم. من خانه کرم‌ها هستم و قبر برای م?منان باغی از باغ‌های بهشت و برای گنهکاران گودالی از گودال‌های آتش است. زندگی و معیشت سختی که خدا دشمنان خویش را از آن ترسانده، عذاب قبر است».(9) (10  )

 

بر اساس آیات و روایات بعد از زندگی دنیا و قبل از قیامت، عالمی به نام «عالم برزخ» وجود دارد که روح انسان بعد از مرگ تا برپایی قیامت در آنجا زندگی می‌کند  . ازا روایات اسلامی استفاده می‌شود که انسان‌ها در برزخ به پنج گروه تقسیم می‌شوند  :

1. افرادی که در درجه اعلای ایمان و کمال هستند؛ روح این افراد پس از مرگ و پاسخ به س?ال‌های نکیر و منکر در قالب مثالی قرار می‌گیرد و به بهشت برزخی وارد می‌شوند و در آنجا در محضر امام علی علیه‌السلام تا برپا شدن قیامت از انواع نعمت‌های الهی برخوردار می‌شوند  .

2. افرادی که م?من هستند، ولی نه در درجه کمال و گروه قبلی؛ برای این افراد پس از س?ال و پاسخ در قبر، دری از بهشت   (برزخی) به سوی قبرشان باز می‌شود و قبر به مقدار چشم انداز، وسیع شده و باغی از باغ‌های بهشت می‌شود  .

این گروه در قبرشان متنعم به نعمت‌های پروردگارند و همیشه دعایشان این است که خدایا قیامت را برپا نما و نعمت‌های بهشتی را که به ما وعده داده ای، عطا فرما  .

3. م?منان گناهکار که مستحق عذابند؛ آنان پس از ورود به قبر و ناتوانی در پاسخ به س?ال نکیر و منکر، فرشتگان با عمودی که در دست دارند، بر فرق آن‌ها می‌کوبند و قبرشان پر از آتش می‌شود و دری از جهنم (برزخی) به سوی قبر آنان باز می‌شود و قبرشان به چاهی از چاه های جهنم تبدیل می‌شود. این گروه در قبر معذبند تا وقتی که گناهانشان بخشیده شود  .

4. کسانی که کافر محض هستند؛ این افراد نیز همانند م?منان گناهکار تا برپا شدن قیامت در جهنم برزخی معذبند؛ با این تفاوت که عذاب کافر، عذاب در عقیده و عمل است و کاهش دهنده عذاب قیامتش نیست، ولی عذاب م?من گناهکار عذاب عمل است و باعث پاک شدن او می‌شود و جنبه اصلاح گرانه و رهایشگرانه دارد. (1  )

در سخنی از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم: وقتی م?من داخل قبر می‌شود، نماز در سمت راست و زکات در سمت چپ او قرار می‌گیرد و نیکوکاری‌هایش بالای سر او سایه می‌افکنند و صبر در قسمتی دیگر قرار می‌گیرد. وقتی دو فرشته برای پرسش می‌آیند، صبر به نماز و روزه می‌گوید: از صاحبتان دفاع کنید وگرنه من آماده دفاع هستم

5. گروهی که نه اهل ثوابند تا مستحق نعمت باشند و نه اهل گناه تا مستحق عذاب گردند. روح این گروه (در قالب مثالی) به صورت بی هوش و یله تا برپایی قیامت باقی می‌ماند. (2  )

هنگام مرگ روح انسان از بدن به طور کامل جدا می‌شود و به هنگام رستاخیز، خداوند متعال بار دیگر بدن و استخوان‌های پوسیده و خاک شده را حیات مجدد می‌دهد و روح دوباره به آن بر می‌گردد . (3) (4)

در عالم برزخ حوادث زیادی اتفاق می‌افتد که در برخی از آیات قرآن از جمله آیات   99 و 100 سوره م?منون و در روایات فراوانی به آن‌ها اشاره شده است.

 پرسش در قبر

از مضمون روایتی از امام سجاد علیه‌السلام چنین برداشت می‌شود که وقتی انسان را در قبر می‌گذارند، دو فرشته الهی به سراغ او می‌آیند و از اوصل عقاید، یعنی توحید، نبوت و امامت او و اینکه از چه پیشوایانی پیروی می‌کرده و از چگونگی مصرف عمر در راه‌ها و کارهای مختلف و طریق کسب اموال و مصرف آن‌ها می‌پرسند و چنانچه از م?منان راستین باشد، به خوبی از عهده جواب بر می‌آید و مشمول رحمت و عنایات حق می‌شود و اگر از م?منان نباشد، در پاسخ س?ال‌ها عاجز می‌ماند و مشمول عذاب دردناک برزخی می‌گردد. (5)

 حضور ائمه علیهم السلام

وقتی م?من بمیرد، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و امام علی، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام همراه با ملائک مقربی می‌آیند. اگر م?من توانست جواب تکیر و منکر را بدهد، آن‌ها به نفع او شهادت می‌دهند و اگر نتوانست جواب بدهد (زبانش بند آمد)، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امر خدا شهادت می‌دهد که این م?من زبانش از ترس بند آمده است وگرنه به آنچه شما می‌پرسید، معتقد است و امام علی، حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم السلام نیز فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله را تأیید می‌کنند. (6)

در روایتی از امام علی علیه‌السلام درباره هول و هراس قبر می‌خوانیم: برای کسی که آمرزیده نشود، بعد از مرگ، از خود مرگ شدیدتر است. از قبر و تنگی و تاریکی آن بر حذر باشید؛ همانا قبر هر روز می‌گوید: من خانه غربتم. من خانه وحشتم. من خانه کرم‌ها هستم و قبر برای م?منان باغی از باغ‌های بهشت و برای گنهکاران گودالی از گودال‌های آتش است. زندگی و معیشت سختی که خدا دشمنان خویش را از آن ترسانده، عذاب قبر است

تجسم اعمال

در سخنی از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم: «وقتی م?من داخل قبر می‌شود، نماز در سمت راست و زکات در سمت چپ او قرار می‌گیرد و نیکوکاری‌هایش بالای سر او سایه می‌افکنند و صبر در قسمتی دیگر قرار می‌گیرد. وقتی دو فرشته برای پرسش می‌آیند، صبر به نماز و روزه می‌گوید: از صاحبتان دفاع کنید وگرنه من آماده دفاع هستم».(7)

 فشار قبر

از برخی احادیث چنین به دست می‌آید که فشار قبر برای همه جز اندکی وجود دارد؛ البته در برخی کیفر اعمال محسوب می‌شود و برای بعضی، ملایم‌تر و به منزله کفاره گناهان و جبران کوتاهی‌هاست. در سخنی از امام صادق علیه‌السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: «فشار قبر برای م?من، کفاره نعمت‌هایی است که تباه کرده است» .(8)

 وحشت شب اول قبر

در روایتی از امام علی علیه‌السلام درباره هول و هراس قبر می‌خوانیم: «برای کسی که آمرزیده نشود، بعد از مرگ، از خود مرگ شدیدتر است. از قبر و تنگی و تاریکی آن بر حذر باشید؛ همانا قبر هر روز می‌گوید: من خانه غربتم. من خانه وحشتم. من خانه کرم‌ها هستم و قبر برای م?منان باغی از باغ‌های بهشت و برای گنهکاران گودالی از گودال‌های آتش است. زندگی و معیشت سختی که خدا دشمنان خویش را از آن ترسانده، عذاب قبر است».(9) (10)

 


  

91/4/18
1:8 ع

امام علی علیه السلام ـ در خطبه 66 نهج‌البلاغه، استدلال هر یک از انصار و مهاجرین را درباره خلافت و جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مورد نقد قرار داده و برخورد آنها را مردود شمرده است، نظر شیعه درباره جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ چیست؟


پاسخ   :

قبل از هر چیز لازم است به چند نکته توجه شود  :

اول: انصار مانند مهاجرین، در حمایت همه جانبه از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و نشر و پیشبرد اسلام،‌نقشی اساسی داشتند. خدای متعال در قرآن کریم، ضمن بیان نکته فوق، آنان را مورد ستایش خود قرار می‌دهد و می‌فرماید: پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند،‌خداوند از آنان خشنود است و آنها نیز از او خشنود شدند و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جاری است، جاودانه در آن خوهند ماند، و این است پیروزی بزرگ![1  ]

دوم  : پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در روز (28) ماه صفر سال یازدهم هجری قمری رحلت نمود،‌ و در هنگامی که پیکر مطهر آن حضرت در خانه‌اش بود، علی ـ علیه السلام ـ مشغول وظایف شخصی خود در مورد تجهیز او بود (به دنبال غسل و کفن و نماز و دفن آن بدن نازنین بود) ‌و بنا به گفته «جوهری  »: (نخستین کسی که تاریخ سقیفه را نگارش نمود)‌ ابوبکر نیز در آنجا حضور داشته و طبیعتاً شور و هیجانی میان مسلمانان برقرار بود.[2] اما برخی از بزرگان مهاجر و انصار بجای آن که در کنار بدن مطهر آخرین فرستاده خدا، حضرت محمد مصطفی ـ صلی الله علیه و آله ـ باشند، راهی سقیفه شدند، تا سرنوشت خلافت و جانشینی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ را مشخص کنند  !

سوم: «سقیفه بنی ساعده» جایگاه و ایوانی مسقّف در مدینه است که مربوط به قبیله بنی ساعده بوده و مردمان در مشاورتشان در آن گرد می‌آمدند.[3  ]

این جایگاه به لحاظ حادثه تصمیم‌گیری در انتخاب جانشین پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در تاریخ اسلام معروف است  .

به نظر شیعه، خلافت و جانشینی پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ همچون نبوت، امریست الهی، لذا انتخاب و انتصاب و معرفی خلیفه، تنها از سوی خداوند صورت می‌گیرد، و به وسیله رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ به مردم ابلاغ می‌شود

چهارم: بین مهاجرین و انصار، بر سر خلافت و جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مشاجره شد و هر یک از آن دو گروه مدعی شایستگی این امر بودند و لذا سعی می‌کردند با ذکر مناقب و فضیلت‌های خود، گروه خود را سزاوارتر از دیگری نشان دهند.[4  ]

در روز سقیفه، نخست سعد بن عباده برای حاضران سخنرانی کرد و از طایفه انصار بسیار ستایش نمود و فضایل آنان را برشمرد و خدمات و فداکاری های آنان را نسبت به اسلام برشمرد و گفت: تنها انصار شایسته خلافت و جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ است. آنگاه انصار از، سعد بن عباده خواستند تا به عنوان خلیفه رسول خدا،‌ با او بیعت کنند  .

سپس میان آنها پرسشی مطرح شد، که: «اگر مهاجرین گفتند ما مهاجر و یاران نخستین و عشیره و اولیای پیامبریم، پس چرا شما انصار با ما در مسأله جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نزاع می‌کنید چه خواهید گفت؟

انصار گفتند: در این وقت خواهیم گفت: «امیری از ما انصار و امیری از شما مهاجرین، انتخاب شود و ما به غیر از این هرگز رضایت نمی‌دهیم، زیرا در پناه دادن پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و مسلمانان و پیروزی اسلام همان عمل را کردیم که مهاجرین.»[5  ]

در این اثنا، ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح آمدند و مردم را از توجه به سعد بن عباده بازداشتند و از حاضرین برای ابوبکر بیعت گرفتند،

در آن جلسه، عمر در پاسخ انصار گفت:‌ دو شمشیر در یک غلاف جای نمی‌گیرد، و مردم عرب از شما اطاعت نمی‌کنند  .

در آن محل، هر یک از آن دو گروه (مهاجر و انصار) فضایل وخوبی‌ها و سابقه خود را برشمردند و در نتیجه، مهاجرین بر انصار پیروز شدند، (از این رو) به درخواست عمر با ابوبکر بیعت کردند....[6  ]

استدلال قریش در حقانیت خود در جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ این بود که: آنها شاخه‌ای از درختی هستند که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز شاخه دیگر از آن درخت است.[7  ]

یکی از به اصطلاح برگ های برنده‌ای که مهاجران و طرفداران ابوبکر مورد استفاده قرار دادند، این بود که پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از قریش است و ما از طایفه پیغمبریم  .

ابن ابی الحدید در ذیل شرح خطبه (65) می‌گوید: عمر به انصار گفت: عرب هرگز به امارت و حکومت شما راضی نمی‌شود، زیرا پیغمبر از قبیله شما نیست، ولی عرب قطعاً از اینکه مردی از فامیل پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ حکومت کند، امتناع نخواهد کرد، کیست که بتواند با ما در مورد حکومت و میراث محمدی معارضه کند و حال آن که ما نزدیکان و خویشاوندان او هستیم؟[8  ]

 

علی ـ علیه السلام ـ و جریان سقیفه

پس از پایان این جریان، علی ـ علیه السلام ـ از افرادی که در آن مجمع (سقیفه بنی ساعده) ‌حضور داشتند، استدلال های طرفین را پرسید و استدلال‌های هر دو طرف را مورد انتقاد قرار داد و رد نمود، سخنان آن حضرت همان است که سیدرضی آن را در خطبه (66  ) آورده است :

علی ـ علیه السلام ـ پرسید: انصار چه گفتند؟ پاسخ دادند: حکمفرمایی از ما و زمامداری از شما باشد علی ـ علیه السلام ـ فرمود: چرا بر رد نظریه آنها به سفارش‌های پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره‌ آنها استدلال نکردید؟ که فرمود: «با نیکان انصار، نیکی کنید و از بدان آنان درگذرید» پرسیدند، این سخن چگونه، دلیل می‌شود ( بر عدم شایستگی آنان برای خلافت)؟

فرمود: اگر بنا بود که حکومت از آنِ آنان باشد سفارش پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره آنان معنا نداشت، (اینکه به دیگران درباره آنان سفارش شده است، دلیل است که حکومت، با غیر آنان است).

آن وقت فرمود: قریش چه می‌گفتند؟ پاسخ دادند: استدلال قریش این بود که آنها شاخه‌ای از درختی هستند که پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز شاخه دیگر از آن درخت است. حضرت فرمود: با انتساب خود به شجره وجود پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ برای صلاحیت خود استدلال کردند، اما میوه‌ آن را ضایع ساختند، یعنی اگر آنها به منزله شاخه‌ای از آن شجره هستند، اهل بیت پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ میوه آن شاخه‌اند.[9]

و شبیه این مضمون، از ابن عباس به ابوبکر آمده است که می‌گوید: «و اما اینکه می‌گویی ما درخت پیامبریم، شما همسایگان آن درختید، ما شاخه‌های آن می‌باشیم، غایت و هدف از درخت میوه آن است. می‌توان گفت: امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ هم میوه درخت مکتب اسلام بود و هم میوه ممتاز قبیله بزرگ قریش هیچ کس در شایستگی امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در اینکه از عالی‌ترین محصول مکتب اسلام بود نمی‌تواند تردیدی داشته باشد [10]

در روز سقیفه، نخست سعد بن عباده برای حاضران سخنرانی کرد و از طایفه انصار بسیار ستایش نمود و فضایل آنان را برشمرد و خدمات و فداکاری های آنان را نسبت به اسلام برشمرد و گفت: تنها انصار شایسته خلافت و جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ است. آنگاه انصار از، سعد بن عباده خواستند تا به عنوان خلیفه رسول خدا،‌ با او بیعت کنند

خلافت دیدگاه شیعه

به نظر شیعه، خلافت و جانشینی پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ همچون نبوت، امریست الهی، لذا انتخاب و انتصاب و معرفی خلیفه، تنها از سوی خداوند صورت می‌گیرد، و به وسیله رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ به مردم ابلاغ می‌شود.

از دیدگاه شیعه، مقام تشریع و دریافت و ابلاغ وحی از آن پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ است و وظیفه خلیفه مسلمین جانشین رسول خدا، تبیین و اجرای دستورات الهی، می‌باشد.

شیعیان اعتقاد دارند که پس از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ جانشین بحق آن حضرت دوازده نفرند که همه از قریش و از جانب خداوند منصوص و منصوب می‌باشند، اول آنها امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و آخر آنها حضرت مهدی(عج) است، و مقام خلافت آنان، ثابت و محفوظ است، هر چند مردمان با آنها بیعت نکنند، چنان که در مورد انبیای الهی نیز بدین گونه است.[11]

 

نتیجه آن که :

از سخن علی ـ علیه السلام ـ استفاده می‌شود که: با سفارش پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره انصار، دلالت دارد به اینکه آنان جانشین آن حضرت نیستند، زیرا عرفاً وقتی گفته می‌شود، در حق کسی وصیت کرد، لازمه آن این است که از شأن و جایگاه پایین‌تری برخوردار است. و لذا به رئیس درباره مرئوس سفارش و وصیت می‌کنند نه برعکس.[12]

احتجاج مهاجرین در برابر انصار، به قرابت و خویشاوندی آنان با پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بود، و علی ـ علیه السلام ـ نیز همان احتجاج را نسبت به مهاجرین با منطقی روشن بیان نمود، زیرا اگر قرابت و خویشاوندی با پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ عامل شایستگی در امامت و زمامداری باشد، قرابت و خویشاوندی علی ـ علیه السلام ـ بسیار نزدکتر بوده و او مانند میوه‌ای که محصول درخت پیامبر است، هم از جهت معنی و هم از بعد طبیعی شایسته‌تر از هر کسی به مدعای آنان (امامت و خلافت) بود.

 


  

91/4/14
8:32 ص

آن کس که بر غلامیتان مفتخر شده

اهل بکا و شامل فیض سحر شده

دل از جهان بریده و در راه وصل تو

کوچه به کوچه در پی تو در به در شده

هر کس چشیده طعم شراب نگاه تو

او عاشق بلا و اسیر شرر شده

از غیر بی نیاز شود نوکر شما

یارا تو خواستی که گدا معتبر شده

از لطف و مهربانی خود بر دلم نکاه

آقا چرا دعای دلم بی اثر شده؟

دستم رها مکن دل ما را نگاهدار

دنیا پر از عدو و جهان در خطر شده

مجید خضرابی


  

91/4/14
8:31 ص

از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام

گل کرد خار خار شب بی قراری ام

تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو

دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام

گر من به شوق دیدنت از خویش می روم

از خویش می روم که تو با خود بیاری ام

بود و نبود من همه از دست رفته است

باری مگر تو دست بر آری به یاری ام

کاری به کار غیر ندارم که عاقبت

مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری ام

تا ساحل قرار تو چون موج بی قرار

با رود رو به سوی تو دارم که جاری ام

با ناخنم به سنگ نوشتم: بیا، بیا

زان پیش تر که پاک شود یادگاری ام

قیصر امین پور


  

91/4/14
8:31 ص

از چشمه های خشک و شررهای سوخته

تا آه سرد و اشک سحرهای سوخته

از شمس های سر به نی آسمان نشین   ...

تا دست و بال خُرد قمرهای سوخته

از حرف سخت مثل فراقت فراری ام   ...

اما تویی تلاوت سرهای سوخته

دارد نشان سبز امید ظهور تو   ...

پس کوچه های غربت و درهای سوخته

همت کن ای نُهم پسر اسمه شفاء   ...!

دریاب حال فطرس و پرهای سوخته

نُه سم چشیده منتظر پادزهر تو

آرامش شرار جگرهای سوخته

برگرد از صلیب مسیح نجات بخش  !

بر نبش قبر نحس پدرهای سوخته

برگرد تا فراق و غزل های انتظار

گردند شاه بیت خبرهای سوخته

حامد اهور


  

91/4/14
8:30 ص

دنیای با حضور تو دنیای دیگری است

   روز طلوع سبز تو فردای دیگری است

بوی بهشت می وزد از کوچه باغ ها

 خاک زمین بهاری گل های دیگری است

 گل های مریم از گل نرگس معطرند

 عیسی اسیر نام مسیحای دیگری است

 دیگر زمان از این همه تکرار خسته است

 تاریخ بیقرار قضایای دیگری است

 فردای بی تو باز شبی از سیاهی است

 فردای با تو روز به معنای دیگری است

 با هر غروب جمعه دلم زار می زند

 چشم انتظار جمعه ی زیبای دیگری است

سید محمد جواد شرافت


  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
رهگذر[99]
 

آنچه اندیشی پذیرای فناست/آنچه در اندیشه ناید آن خداست


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ