91/1/29
11:16 ص
گریه نکن که با همه بیماریَم علی
قد خم نکرد روح سپیداریم علی
من راز خون سرخ خدایم که تا ابد
در ذوالفقار غیرت تو جاریم علی
مُردی تو از غریبی و من باز زنده ام
شرمنده ام از این همه کم کاریم علی
دل، داغِ بارِ محسن خود را زمین گذاشت
حالا ببین در اوج سبک باریم علی
من ناگریز رفتنم آقا حلال کن
همراه نیمه راه مپنداریم علی
گفتم خدا کند که بمیرم ولی چه سود
ترسم که مرگ هم نکند یاریم علی
راه مدینه تا به خدا سبز می شود
در خاک بی نشانه که می کاریم علی
هادی جانفدا