91/4/4
3:13 ع
یکبار دگر گُلبن امید گهر داد
دریای کرامت به بشر باز گهر داد
پایان شب تار ز ره آمد و یزدان
بر خلق زمین آین? نور سحر داد
عشق آمد و با زمزم? شوق و مسرّت
تا کوی مدینه به همه بال سفر داد
جبریل به آواز جلی گفت، بیائید
کامشب به حسین بن علی دوست پسر داد
در وصف همین غنچ? زیبای حسینی
جبریل امین بر هم? خلق خبرداد
با سجد? خود دم زخدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد
امشب شب بشکفتن لب های حسین است
گلزار جنان محو تماشای حسین است
گل های بهشتی همه گفتند چه زیباست
لبخند سروری که به لب های حسین است
بخشید صفا و طرب و نور به گلزار
این گل که ز گلخان? زیبای حسین است
تا با نگه خویش کند راز دل ابراز
پیوسته نگاهش سوی سیمای حسین است
درفصل شکوفائی خود این گل توحید
کز گلشن سرسبز و مصفای حسین است
با سجد? خود دم ز خدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد
سید هاشم وفایی