91/4/14
8:28 ص
باران لحظه های پر از خشکـسالـیَم!
احساس آبیِ غزلِ احتمالـیَم!
در این اتاق یک، دو، سه متریم، دلخوشم
با رنگ آسمانیِ گل های قالـیَم
تا کی صدای آمدنت طول می کشد؟
پیغمبر قبیله! امام اهالـیَم!
دنبال ارتفاعِ خودم آمدم، اگر
اطراف گیوه های تو در این حوالـیَم
ای رمز جدول همه ی "جمعه نامه ها "
تنها جواب آینه های سوالیم!
یک روز هم اذان تو را پخش می کنند
از پشت بام حنجره های بلالـیَم
تو لهجه ی زبان خدایی و من ولی
از پایه ریزهای زبان های لالیم
حالا کنار چشم تو لکنت گرفته ام
من دوستدالمت تو بگو دوست دالیم؟
علی اکبر لطیفیان