92/1/21
12:41 ع
به کفن و دفن شبش بر عدو شبیخون زد
و این جدای وصیت، سیاست زهراست
چه سان نبی نکند میل دست بوسی او
ببین به دست گدا جامه ی عروسی او
خوشا دلی که به بند است و صاحبی دارد
کند حساب خود آن کس محاسبی دارد
ز فرط دل دلت این دل به روی دستت ماند
تو بشکنش که ببینی چه طالبی دارد
وصال حق سفر آسمان نمی خواهد
همین زمین خدا شهر یثربی دارد
ز کید روبهیان ایمنی در آن وادی
که بیشه اش اسدالله غالبی دارد
به فکر سیر و سلوک از مسیر سلمان باش
که عبد فاطمه گشتن مراتبی دارد
تو هم به درگه او چون فرشتگان و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
ملک تبلور نوری ز طلعت زهراست
فلک تمام و کمال، تحت خدمت زهراست
نزول سور? کوثر سرود خلقت اوست
رموز کن فیکون در اشارت زهراست
ز چادرش که مسلمان بپرورد پیداست
تمام دین خدا شرح عصمت زهراست
قرار اشک غریبی ذوالفقار صبور
بدون شک سپر استقامت زهراست
به کفن و دفن شبش بر عدو شبیخون زد
و این جدای وصیت، سیاست زهراست
چه سان نبی نکند میل دست بوسی او
ببین به دست گدا جامه ی عروسی او