92/1/24
4:7 ع
طبق فرمایش مرحوم محقق اصفهانی باید گفت:
ناطقه مرا مگر روح قدس کند مدد تا که ثنای حضرت سیدة النسا کند
اگر کسی با روایاتی که در فضیلت اهل بیت علیهم السلام وارد شده مأنوس و آشنا باشد درمی یابد که ویژگی ای در این روایات وجود دارد که قابل چشم پوشی و گذر سطحی نیست و به جرأت می توان گفت: روایات فضیلت مجلله فاطمه زهرا سیدة نساء العالمین سلام الله علیها حتی در مورد سائر معصومین و حتی در مورد پیامبر و امیر الم?منین صلوات الله علیهم أجمعین بی نظیر یا کم نظیر است!
البته باید توجه شود که مقصود از این گفتار هرگز این نیست که مقام ایشان را از پیامبر صلی الله علیه وآله یا امیرالم?منین علیه السلام بالاتر بدانیم چرا که این مطلبی است بر خلاف فرمایشات خود معصومین علیهم السلام(1) بلکه منظور صرفا مربوط به روایات موجود می باشد یعنی روایاتی که در شأن ایشان موجود است در شأن سائر معصومین علیهم السلام موجود نیست یا دست کم از این قبیل نیست که ما به نمونه هایی از این روایات اشاره می کنیم.
حقیقت شب قدر
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که راجع به سوره قدر فرموده اند:
«الیلة فاطمة و القدر الله فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد أدرک لیلة القدر و إنما سمیت فاطمة لأن الخلق فطموا عن معرفتها .» (2)
شب قدر همان فاطمة است و قدر همان خداوند است (نتیجه این می شود که مراد از لیلة القدر فاطمه ی خدا می شود ) پس هر کس که فاطمه را آن گونه که حق معرفت اوست بشناسد ، شب قدر را درک نموده و فاطمه فاطمه نامیده شده است چرا که خلائق از معرفت او جدا شده اند و هرگز به مقام و منزلت او پی نخواهند برد!
انصافا که روایت بسیار عجیبی است که درک درست و دقیق معنای آن از عهده هر کسی بر نمی آید!
جبرئیل به طور مکرر در این 75 روز وارد مىشده و مسائل آتیه اى که بر ذریه او مى گذشته است، آن مسائل را مى گفته است و حضرت امیر سلام اللَّه علیه هم ثبت مى کرده است. و شاید یکى از مسائلى که گفته است، راجع به مسائلى است که در عهد ذریه بلند پایه او حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- است، براى او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد
کشته راه حق
در حدیثی که دارای سند قوی و صحیح می باشد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام فرموده اند:
«إن فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة ... .» (3)
منظور از شهیده بودن همان مقتول فی سبیل الله بودن است و ممکن است که علاوه بر این به معنی گواه بر خلائق نیز باشد که از مقامات اولیا است و با معنی اول منافاتی ندارد و منظور از صدیقه بودن نیز مقامی ویژه در نزد خداوند است که کسانی مثل انبیا به آن مقام می رسند چنانچه خداوند در قرآن این مقام را برای ابراهیم و یوسف و ادریس علیهم السلام اثبات نموده است !!(4)
الگوی انسان کامل
در حدیثی مسند از ولی عصر عج می خوانیم:
«وفی ابنة رسول الله صلی الله علیه وآله وعلیها إلیّ إسوة
حسنة. » (5)
یعنی دختر رسول گرامی اسلام الگوی نیکویی برای من است!
مصحف آسمانی
در ادامه مناسب است فرمایشات حضرت امام ره را راجع به یکی از این روایات فضایل حضرت زهرا علیها السلام که م?ید عرض حقیر است با هم مطالعه کنیم:
«من راجع به حضرت صدیقه- سلام اللَّه علیها- خودم را قاصر مىدانم که ذکرى بکنم، فقط اکتفا مىکنم به یک روایت که در کافى شریف است (6) و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق - سلام اللَّه علیه - مىفرماید:
حضرت فاطمه - سلام اللَّه علیها - بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در این دنیا، و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین مى آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض مى کرد و مسائلى از آینده نقل مى کرد. ظاهر روایت این است که در این 75 روز مراوده اى بوده است؛ یعنى، رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیاى عظام درباره کسى این طور وارد شده باشد که در ظرف 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیه اى که واقع مى شده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذریه او مى رسیده است در آتیه، ذکر کرده است و حضرت امیر سلام اللَّه علیه هم آنها را نوشته است، کاتب وحى بوده است حضرت امیر سلام اللَّه علیه ، همان طورى که کاتب وحى رسول خدا صلی الله علیه وآله بوده است - و البته آن وحى به معناى آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم صلی الله علیه وآله - کاتب وحى حضرت صدیقه در این 75 روز بوده است.
مسئله آمدن جبرئیل براى کسى یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل براى هر کسى مىآید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسى که جبرئیل مىخواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است، چه ما قائل بشویم به اینکه قضیه تنزیل، تنزل جبرئیل، به واسطه روح اعظم خود این ولى است یا پیغمبر است. او تنزیل مى دهد او را و وارد مى کند تا مرتبه پایین یا بگوییم که خیر، حق تعالى او را مأمور مى کند که برو و این مسائل را بگو. چه آن قسم بگوییم که بعض اهل نظر مى گویند و چه این قسم بگوییم که بعض اهل ظاهر مى گویند، تا تناسب مابین روح این کسى که جبرئیل مى آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است، و انبیاى درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسى و عیسى و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسى دیگر نشده است.
حتى درباره ائمه هم من ندیده ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این است که براى حضرت زهرا - سلام اللَّه علیها - ست که آنکه من دیده ام که جبرئیل به طور مکرر در این 75 روز وارد مىشده و مسائل آتیهاى که بر ذریه او مى گذشته است، آن مسائل را مى گفته است و حضرت امیر سلام اللَّه علیه هم ثبت مى کرده است. و شاید یکى از مسائلى که گفته است، راجع به مسائلى است که در عهد ذریه بلند پایه او حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- است، براى او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمىدانیم، ممکن است.
در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلى که براى حضرت زهرا - سلام اللَّه علیها- ذکر کردهاند- با اینکه آنها هم فضایل بزرگى است- این فضیلت را من بالاتر از همه مى دانم که براى غیر انبیا- علیهم السلام- آن هم نه همه انبیا، براى طبقه بالاى انبیا- علیهم السلام- و بعض از اولیایى که در رتبه آنها هست، براى کس دیگر حاصل نشده. و با این تعبیرى که مراوده داشته است جبرئیل در این هفتاد و چند روز، براى هیچ کس تاکنون واقع نشده و این از فضایلى است که از مختصات حضرت صدیقه - سلام اللَّه علیها- استو» (7)