92/2/9
3:18 ع
مشکل که آفتاب درآید به آینه
زهرا مگر که رخ بنماید به آینه
جز مرتضی برابر زهرا ندیده ایم
باید که چهره نیز بیاید به آینه
باید صفات مادر ما را بیان کند
خود را اگر خدا بستاید به آینه
از پرتو جلال تو خیس است چشم خلق
باید علی جمال فزاید به آینه
کتباً که هیچ، راز شفاهی به کَس نگفت
این جا لب رسول بساید به آینه
با هر کسی شبیه خودش حرف می زند
مانده است تا چه رخ بنماید به آینه
ما را که پرتوییم جلوتر دهد عبور
وقتی خدا بهشت گشاید به آینه
در معبرش به حشر ببندیم چشم خویش
تا مشتبه مباد که باید به آینه
جای خدای عزّوجلّ سجده ای کنیم
از بس خدا به ذات در آید به آینه
زهرا پسِ حریر جمالش جلالت است
جیوه به غیر پشت نیاید به آینه