سالیانی بود خالی قاب دل
تا بجویم دلبری را باب دل <\/h4>
دلبری زیبا رخ و قامت بلند<\/h4>
طره گیسوی او همچون کمند <\/h4>
مستی ام با دیدنش افزون شود<\/h4>
بی خدایی از دلم بیرون شود<\/h4>
با تمام بی نشانیهای دل <\/h4>
از کجا او را بجویم وای دل<\/h4>
....<\/h4>
نم نم اشکم چکید از چشم تر<\/h4>
با دلم گفتم که ای خاکت به سر <\/h4>
دیدی آخر ای دل از غصه چاک <\/h4>
آرزویت را بری تو زیر خاک<\/h4>
گر چه عمری با غم دل ساختی<\/h4>
عاقبت دلدار خود نشناختی<\/h4>
تا دلم بشکسته شد اشکم چکید <\/h4>
ناگهان نوری به قلب من رسید<\/h4>
نور نه ماه میان آسمان<\/h4>
نی غلط گفتم خورشید زمان <\/h4>
گر چه عمری گشته ام در عالمین<\/h4>
بوده ام غافل من از باب الحسین<\/h4>
هر چه گشتم مثل او در ناس نیست<\/h4>
آی مردم او به جز عباس نیست<\/h4>
بسته ارکان فلکبر دست او<\/h4>
قدسیان آسمان هم مست او<\/h4>
وسعت چشمان او عرش خدا<\/h4>
هست بین خالق و او رازها <\/h4>
کعبه حاجات مردم در زمین <\/h4>
عالمی مست گل ام البنین <\/h4>
از نگاه او به خود لرزد عدو<\/h4>
لشگری ترسند از چشمان او<\/h4>
دست کی خواهد میان کارزار<\/h4>
هر که دیده چشم او کرده فرار <\/h4>
نی که این عالم چنین احساسی است<\/h4>
مهدی موعود هم عباسی است