سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
< 1 2

91/9/8
8:36 ص

  

یک شعل? داغت از پر جبریل پا گرفت

 

آدم به ناله آمد و عالم عزا گرفت  

 

الله روضه خواند وَ فَدَیناه جلوه کرد

 

این لقمه را خلیل ز دست شما گرفت

 

موسی هم از دیار تو یک روز می گذشت

 

دستی به سر نهاد و به دستی عصا گرفت

 

عیسی شبی به مجلس تو رفت و دم گرفت

 

می گفت روح تازه ای از این عزا گرفت

 

جسم تو بی کفن چو سلیمان به دشت دید

 

قالیچه وا نَهاد و سر بوریا گرفت  

 

حتی پیامبر به پیامت امید داشت  

 

آن روز که تو را به سرِ شانه ها گرفت

حجت السلام و المسلمین محمد زمانی

 


  

91/9/8
8:36 ص

هر که مرا به روض? تو راه داده است

 

تاج محبت تو به فرقم نهاده است

 

از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما

 

تصویری از عزای محرم فتاده است

 

دست کم از شهید ندارد به محضرت

 

هر کس که پای پرچم تو ایستاده است

 

همچون رعیت تو کسی سر بلند نیست

 

ذاتاً غلام عشق تو ارباب زاده است

 

بی گریه بر تو هر که نفس می کشد دمی

 

انگار زندگیِّ خود از دست داده است

احسان محسنی فر


  

91/9/8
8:33 ص

 

قسمت این بود بال و پر نزنی

 مرد بیمار خیمه ها باشی

 حکمت این بود روی نی نروی

 راوی رنج نینوا باشی

  چقدر گریه کردی آقاجان  !

 مژه هایت به زحمت افتادند

 قمری قطعه قطعه را دیدی

 ناله هایت به لکنت افتادند

   سربریدند پیش چشمانت

 دشتی از لاله و اقاقی را

 پس گرفتید از یزید آخر

 علم با شکوه ساقی را !؟

 کربلا خاطرات تلخی داشت

 ساربان را نمی بری از یاد

 تا قیامِ قیامت آقاجان

 خیزران را نمی بری از یاد

 خون این باغ، گردنِ پاییز

 یاس همرنگ ارغوان می شد

 چه خبر بود دورِ طشت طلا

 عمه ات داشت نصفِ جان می شد

 کاش مادر، تو را نمی زایید  !

 گله از دستِ زندگی داری

 دیدن آب، آتشت می زد

 دل خونی ز تشنگی داری

وحید قاسمی


  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
رهگذر[99]
 

آنچه اندیشی پذیرای فناست/آنچه در اندیشه ناید آن خداست


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ