سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
< 1 2

89/4/9
10:26 ص

یوسف! ای گم‌شده در بی‌سر و سامانی‌ها!
این غزل‌خوانی‌ها، معرکه‌گردانی‌ها

سر بازار شلوغ است، تو تنها ماندی
همه جمع‌اند، چه شهری، چه بیابانی‌ها

چیزی از سوره‌ی یوسف به عزیزی نرسید
بس‌که در حق تو کردند مسلمانی‌ها

همه در دست ترنجی و ازین می‌رنجی
که به نام تو گرفتند چه مهمانی‌ها

«پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صراحی در دست»
خوش به حال تو و نیمه‌شب زندانی‌ها

خواب دیدم که زلیخایم و عاشق شده‌ام
ای که تعبیر تو پایان پریشانی‌ها!

عشق را عاقبت کار، پشیمانی‌ نیست
این چه عشقی‌ست که آورده پشیمانی‌ها

«این چه شمعی‌ست که جان‌ها همه پروانه‌ی اوست»
این چه پروانه که کرده‌ست پرافشانی‌ها

یوسف گم‌شده! دنباله‌ی این قصه کجاست؟
بشنو از نی که غریب‌اند نیستانی‌ها

بوی پیراهن خونین کسی می آید

 

این خبر را برسانید به کنعانی‌ها‌

 

مهدی جهانداری


  

89/4/1
11:29 ص

مجوز


از پرده چو روی دلبرم ظاهر شد
معشوق به پیشِ چشمِ دل نادر شد
ای دل تو بدان مجوزِ عشق و جنون
با عشق محمّد و علی صادر شد

 

ردّ


دل عاشق عشقِ بی‌عدد خواهد شد
آن عشق علی و تا ابد خواهد شد
در روز قیامت که شکافد دل‌ها
در دل که علی نبود ردّ خواهد شد

 

عقده‌دار


ای عاشق خسته دان که مرهم آمد
بر سینه‌ی عقده‌دار تو دم آمد
آن یار که در قرب خدا جایش بود
با هیبت آدمی به عالم آمد

 

نام علی(ع)


در عرش و سماء نام علی(ع) تک شده است
در حلقه ی عاشقان چکامک شده است
دیده شب معراج دو چشمان نبی
بر بال فرشتگان علی(ع) حک شده است

 

شوق ولایت


دل من حرف خود را با علی(ع)  گفت
دوباره جان گرفتش تا علی(ع)  گفت
گمانم امشب از شوقِ ولایت
خداوند جلی هم یا علی(ع)  گفت

 

بوتراب


امشب که سری خراب دارم
در سینه طلای ناب دارم
مستانه غزل خوان شده ام من
دل در ید بوتراب دارم

 

ولی الله


من وارث آیین نبی الله ام
من شیر خدایم و وصلی الله ام
در بدر و حنین دیده ای رزمِ مرا
من حیدرم و علی ولی الله ام

 

حکایت


حکایت تاب زلفان علی است
جهان مدهوش مژگان علی است
تو می دانی که عشق و عاشقی چیست؟
هدف از عشق چشمان علی است

 

هر نفسم


عشق تو شد چون به دلم منجلی
بر همه گفتم نه و بر تو بلی
چون نفسی می کشم از سینه ام
هر نفسم نام تو گوید علی

 

خمار


چشم همه تشنه ی آن روی توست
شیعه خمارِ خم ابروی توست
باد صبا چون که رسید از نجف
آن چه مشامم برسد بوی توست

 

صبا


صبا گر بگذری بر کوی یارم
بگو با دلبرم، زیبا نگارم
به جون هر چی عشقه توی دنیا
گلِ عشقی به جز حیدر ندارم


  

89/4/1
11:25 ص


کعبه ام من حرم ایزد منان به کفم
من از این منسب والا همه دم در شعفم
کعبه ام، لیک خودم عاشق شهر نجفم
چون علی گوهر من بود من او را صدفم
حاجیان کوی من و من که به کوی علی ام
سرخوشم چون که خودم حاجی روی علی ام

 


  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
رهگذر[99]
 

آنچه اندیشی پذیرای فناست/آنچه در اندیشه ناید آن خداست


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ